سرزمین خورشید

ashkanziaei بدون دیدگاه

خلاصه داستان:

داستان را یکی از بخشیان بنام شمال خراسان روایت می کند. او که استاد محمد یگانه است، با پنجه های هنرمند خود بر تارهای سازش می نوازد و با صدای گرمش داستان را آواز می کند:

(( راویان اخبار و ناقلان آثار و طوطیان شکر شکن شیرین گفتار از سرزمین خراسان چنین حکایت کرده اند. از سرزمین گندم و گندمزار، از سرزمین بادهای سرد و کوه های سر به فلک کشیده، از سرزمین عشق و دوستی، از سرزمینی که از زیر هر بوته گل، نغمه شور می آید و نوای محبت و سوز دوتار.))

داستان از جایی آغاز می شود که امشب قرار است ایلی جشن عروسی به پا کند. عروسی دو جوان دلداده که قرار است پس از سالها فراغ و دوری امشب به هم برسند. در ایلات و روستا وقتی عروسی است، همه شادن هستند. وقتی عزاست همه  غمگینند. و اما امشب که شب عروسی است، صدای عروسی تمام صحرا را پر کرده است . ناگهان در میان صدای جشن و سرور، صدای نعره ی اسب ها و فریاد آدمها به آسمان بلند می شود. نیروهای متجاوز به روستا حمله می کنند. همه جا را به آتش می کشند و هر که می بینند ، می کشند و یا به اسیری می برند. داماد ایل کشته می شود و عروس به اسارت برده می شود. چندی می گذرد و ایل کم کم محیای انتقام می گردد. در شبی به دشمن حمله می کنند و موفق می شوند دشمن را شکست دهند. حال اسرا به ایلشان باز می گردند و عروس ایل، در پی دامادش می گردد. چرا که از مرگ او بی خبر است. تا اینکه با مزار او روبرو می شود.

مشخصات فیلم:

سال تولید: تابستان 1383

زمان فیلم: 53 دقیقه

فرمت: ویدئویی/ دی وی کم

ساختار: مستند داستانی

تهیه شده در: شرکت سینمایی هنر جاوید شرق

عوامل تولید:

تهیه کننده و کارگردان : اشکان ضیایی / نویسنده: فرشید تمری / نور و تصویر: اشکان ضیایی / بازیگردان: فرشید تمری / صدابردار: جعفر کبوتری / تدوین و صداگذاری: اشکان ضیایی / مدیر تولید و هماهنگی: عبدالرضا افشار زاده / عکاس: سید علی سیدی /  دستیاران تصویر: جعفر کبوتری، علیرضا صنعت نگار، مجید علایی

با هنرمندی: استاد محمد یگانه / مسعود رشیدی / الهه نظرزاده / عبدالرضا افشارزاده / علی سلیمانی / حمیرا رمضانیان / مهرناز حسنی زاده

پی‌نوشت:

مدتها بود که تصمیم داشتم در مورد موسیقی محلی شمال خراسان با حضور اساتید شناخته شده در جهان موسیقی، که در عصر ما می زیسته اند،  فیلمی تهیه کنم و حتی یکی دو بار به دیدن حاج قربان سلیمانی وپسرش در روستایی اطراف قوچان رفتم و از نزدیک با آنها ملاقات کردم و تصمیم داشتم فیلمم را با حضور حاج قربان سلیمانی کلید بزنم. تا اینکه در همان زمان استاد محمد یگانه به همراه فرشید تمری که از نویسندگان خوب و نام آشنای خراسان می باشد، به دفتر من آمدند و در مورد تصویرسازی  برای اجرای یکی ازکنسرت های استاد یگانه که حالت روایتی و قصه گو داشت، با من صحبت کردند. استاد یگانه قصه الله مزار را که به قلم فرشید تمری نوشته شده بود را با پنجه گرم خودش روایت می کرد و من آن روایت را تصویر کردم.

دیدگاه ها

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *